خاطره...
در حالی که سیگار بین انگشتاش از پنجره ماشین بیرون بود بهش گفتم:
+با خاطره زندگی نکن...
-با "کی" ؟!
+می گم به خاطراتش فکر نکن...فراموشش کن...
-گُه نخور...
+با خاطره زندگی نکن...
-با "کی" ؟!
+می گم به خاطراتش فکر نکن...فراموشش کن...
-گُه نخور...
هیچ بازخوردی "خاطره..."
ارسال یک نظر