طعم نداری رو چشیدید...؟

تگها :
ارسال شده در ۱۶:۰۹ توسط Unknown
بابام همیشه میگه:
- تو نداری رو نچشیدی...
- نمی دونی خونه خریدن با قرض و نزول و ... یعنی چی ...
- نمی دونی هفته ای یه بار گوشت خوردن و اینکه تیکه بزرگه گوشت تو کاسه ی بابات باشه یعنی چه ...
- نمی دونی هر شب نون و پنیر خوردن یعنی چه.اینکه فقط فرقش این باشه یه شب با گلابی بخوری،یه شب با سکنجبین،یه شب با انگور و ...
- نمی دونی وقتی عصر بعد کلی بازی یا بعد کار می ری خونه بهترین چیزی که گیرت میاد اینه که یه نون برداری و روغن حیوانی می مالی روش و می خوری و با خودت تو این خیالی که بهترین عصرونه دنیا همینه که تو هم داری...
- نمی دونی تو گرمای تابستون تو قنادی دستت پهلوی کوره گرم بخوره به اون ماده نیمه مایع-نیمه جامدی که بعد که سرد شد میشه پولکی یعنی چه...


همیشه از اینکه می دیدم کسی میاد تو مغازه بعد کلی انتخاب یا بعد کلی خدمات گرفتن دست تو جیبشون می کنن و دنیا رو سرشون خراب میشه که پول ندارند یا کم دارند، احساس بدی داشتم.همیشه اینقدر پول تو جیبم بوده که این اتفاق نیفته، این روزها هم که بچه یک روزه تا به دنیا میاد تو قنداقش یه کارت بانک می گذارند.از شانس بد ما ما کارتمون مدتیه همراهم نیست چون تو 3 ماه گذشته 3 تاش شکسته! رفتیم دستی به روی موبایل جدیدمون بکشیم که آقاهه گفت :45 هزار تومان.من که شکه بودم از این قیمت بالا با اکراه دست کردم تو جیبم و ...چشمتون روز بد نبینه.همون احساس خراب شدن دنیا رو سرتون.قطر 2000 تومانیها و 5000 تومانیها به اندازه ای نبود که 45 هزار تومان بشه...فرض کنید 2 ساعت توی یک موبایل سر پا بایستید تا موبایل نوتون رو دست مغازه دار ندید و جلو چشمتون باشه! بعد حالا برای 10 هزار تومان مجبور باشید گوشی رو بگذارید و برید پول جور کنید!
مامانم در تکمیل حرفهای بابام همیشه بهم می گه :
ای کاش وقتی زن گرفتی و رفتی اینقدر پول تو جیبت باشه که بتونی اینقدر ریخت و پاش کنی...

هیچ بازخوردی "طعم نداری رو چشیدید...؟"

ارسال یک نظر